Wednesday, September 22, 2010

پیامی خصوصی از دوستی در اینترنت


Shahbaz Parsipour September 21 at 2:40am Report
قلی عزیز، ببخشید که دارم در مسج خصوصی و این همه طولانی برات این رو می فرستم اما در صفحه اصلی این یادداشتت جا نمی شد. حتی اینجا هم مجبورم در دو قسمت این رو برات بفرستم. امیدوارم حوصله کنی همه ش رو بخونی ...

ـ
قلی عزیز، (آخه این هم اسمه گذاشتی برای خودت؟ منو یاد یه جک خیلی خنده دار انداخت که اگر حوصله داشتی و یادت موند بعداً بگو برات تعریف کنم! :-}}})

نمی گم شما اشتباه می گی که انحطاط در ایران از قرن 12 شروع شد چون با معیارهایی که داری، که نادرست هم نیستن، کاملاً درست می گی ... اما به نظر من (دوستان هخامنشیست و کورشی من امیدوارم به خاطر این چیزی که می خوام بگم منو ببخشن بخصوص در این روزها که ناگهان مموتی هم دیگه کورشی شده!) انحطاط و پایان ایران واقعی، به ویژه پادشاهی / مینی امپراطوری پارس، با برپایی و آغاز سلسله ی هخامنشی شروع می شه ...

با برداشتی که شما و عده ای دیگر از روشنفکران خوب ایرانی و حتی غیر ایرانی از "تبلور فلسفه شکست" شعر حافظ و مولوی و خیلی های دیگه، حتی شاید خیام و فردوسی، دارید مخالفتی ندارم چون به نظر من به واقعیت عینی ما ایرانی ها نزدیک تره، ولی این تنها یکی از برداشت هاست هر چند می پذیرم از درست ترین ها، شاید حتی درست ترین باشه ...

با این وصف من حتی به این برداشت هم با دید مثبت و امیدوار نگاه می کنم، نه منفی و ناامید ... این رو هم می پذیرم که متأسفانه بسیاری از ایرانی ها حتی روشنفکر و با فرهنگ اصلاً با این برداشت موافق نیستند و به عنوان مثال، شاهنامه رو به عنوان "سندی بر برتری ایرانی ها" بر خیلی های دیگه، شاید همه ی دنیا می بینن. در حالی که برای من درست بر عکس، شاهنامه سند بسیار خوبی، شاید بهترین اسناد موجود تاریخی / ادبی است برای یادآوری خطاهای گوناگون ما ایرانیان یا هر ملت دیگری که مثل ما در شرایط مشابه بوده باشن، چه در گذشته و چه اکنون ... (حتی آثار کلاسیک یونانی و غیره هم وقتی درست بخونیمشون و بی طرفانه نگاهشون کنیم، می تونن چنین برداشتی رو که گفتم برای ما داشته باشن ...) و از دیدگاه من، اگر قرار باشه از شاهنامه و بسیاری از آثار مشابه دیگه، درسی یا پندی بگیریم، باید از شکست هاش پند بگیریم، بلکه دیگه اون خطا ها رو تکرار نکنیم ... (نمی خوام قپی در کنم، ولی در خود شاهنامه در جاهایی فردوسی نازنین خودش هم به این موضوع به اشکال مختلف اشاره کرده. مهم ترین نمونه ش هم احتمالاً همون کشته شدن سهراب به دست پدرش رستم و به ناجوانمردانه ترین شکل ممکن ...)

من حتی مشابه همین حالت نارسایی و نپذیرفتن واقعیت های جهان مدرن رو در امپراطوری ها و حتی پادشاهی های کوچک و بزرگ دیگه در دنیا هم می بینم که چطور به قول خود ما ایرانی ها، از اسب افتادن ولی از اصل نیفتادن ... حتی امپراطوری های رو به زوال امروز (به ویژه آمریکا که خیلی احساس پرشیای تکرار شده می کنه!) هم اگر عاقل باشن باید از شکست های گذشتگان، به ویژه امپراطوری پارس درس های خوبی بگیرن بلکه اندکی بیشتر دوام بیارن ...

ممکنه بعضی از شاعران ما رسماً بچه باز یا حتی به اصطلاح ملایم تر و انسانی ترش، همجنس گرا بوده باشن ولی نه همه شون. بیشتر این اشعار دستکاری شده و مخدوش هستن، به دلایل متعدد، و برداشت های بعضی از ایران شناسان بسیار محترم رو که ممکنه حتی مغرضانه هم بوده باشه نمی شه خیلی روش حساب کرد.

ولی آره، هنرمند و فیلسوف و نابغه ی همجنس گرا در فرهنگ های دیگر قدیم و جدید هم کم نبوده و نیست (از سقراط بگیریم و بیاییم تا برسیم به ...) پس نمی شه ایران رو، به ویژه ایران اسلامی اون دوران یا حتی همین امروز رو، خیلی مبرّا از این داستان دونست ولی دست کم امروزه ما این رو هم می دونیم که زندگی خصوصی افراد مهم و ترجیحاً مثبت فرهنگی رو (به نظر من حتی سیاسی رو) باید از فرآورده ی فرهنگی اونها جدا کرد ...

(البته من شخصاً این کار رو نمی کنم، بیشتر از روی همراهی با جمع دارم این رو می گم ... من ترجیح می دم حتی شده اندکی ژرف تر به داستان نگاه کنم و فرضاً چاپلین رو با دفاعیه مانندی که از خودش در فیلم «مسیو وردو» انجام داده در ترازوی ژاژخواهی قرار بدم نه از روی شایعاتی که عده ای مغرض به دلیل واهمه ی اغراق شده شون از کمونیزم در اون دوران داشتن به این انسان بزرگ نسبت دادن؛ شایعاتی که خود چاپلین عزیز هم دست کم در فیلم های "شاهی در نیویورک" و "عصر جدید" و حتی به نوعی در "دیکتاتور بزرگ" رسماً و به اشکال مختلف اعلام کرده که بیشتر یک انسان گرا و نهایتاً یک سوسیالیست معتدله نه یک کمونیست افراطی خودشیفته و خطرناک از نوع استالین ... در عین حال، "اِی-سکشواِل" بودن بسیاری از نوابغ رو هم فراموش نکنیم که اغلب با هموسکشوالیتی اشتباه شده، به ویژه از سوی منتقدین عوام گرا ...)
Reply:


s
قلی ایران نژاد September 21 at 11:17pm Report
منظور من اینست که شما خیلی از گفته های من رو اشتباه فهمیدید و تصویر اشتباهی از تفکر من دارید. تقریبا همه پیام های شما نکته ای به این سان در موضوعات مختلف نشون میده و من این رو قصور از خود میدونم. در واقع شاید چون نوشتن به فارسی برای من خیلی مشکل است. اگر خواستید روزی با هم می نشینیم به صورت مصاحبه و همه این سوال ها رو به صورت ویدئو برای عموم ضبط میکنیم. البته اشکال اینجاست که باز مردم ممکنه دچار سوء تفاهم شوند چون من دید بسیار مخصوصی و باید گفت تئوریهای خود را در مورد همه چیز دارم که اونها نیز باید تشریح بشه اول. ء
Shahbaz Parsipour September 21 at 11:05pm Report
ـ
نه دوست گرامی، سخنان شما به اندازه کافی روشن هست اما به هیچ وجه *به طور کامل* متقاعد کننده نیست چون متأسفانه شما هم دچار همان یک سو نگری هستید که بسیاری از ایراندوستان معصب هستند منتهی در جهت معکوس، یعنی طرف یونان را می گیرید.

در یونان امروز هم هستند کسانی که یونان را تنها مرجع فرهنگ جهان می دانند اما هستند کسانی هم که چنین فکری ندارند و حتی آن را رد می کنند. طرفداران این نظریه در خارج از یونان، به ویژه در اروپای غربی و آمریکا (و احیاناً اسرائیل) خیلی بیشتر از خود یونان است، فرضاً مثل وقتی که به تاجیکستان یا بعضی از نقاط پاکستان و هند می رویم و می بینیم فارسی را از خود ما اصیل تر و بهتر صحبت می کنند و تاریخ ما را حتی بهتر از خود ما می شناسند و حتی بیش از ما ایمان به این دارند که ایران مرکز رشد همه فرهنگهای باستانی بوده است ...

نسخه برداری (کپی کردن) هیچگاه یک سویه نمی تواند باشد مگر به طور موقتی، مثل دوران پیش از انقلاب که ایران یکسره از غرب نسخه برداری می کرد، حتی آنچه را که خود غربی ها معترف بودند که از شرق، مثل ایران و هند و چین گرفته اند! مثال: یوگا و بودیزم و غیره ... (بله، می دانم الان خواهید گفت که بودیزم و یوگا هم اصالتاً از یونان به هند رفته، شاید هم همین طور بوده، اما به هر حال تقریباً همگی غربیان یونان زده به این امر معترف هستند که یوگا و بودیزم مال هند و تبت و آن جاهاست ...

همه از نسخه برداری از چیزهای خوب و زیبا لذت می برند اما کمتر به ریشه آن معترف هستند. روشنفکر غربی اما، خوشبختانه بیشتر به دنبال ریشه یابی است اما بیشتر روشنفکران ایرانی متأسفانه این کار را نمی کنند.

با این وصف، کپی بودن صرف آثار ادبیات ایرانی، یا منحط بودن مطلق آن، حرف درستی نیست چون "صرف" و "مطلق" اصلاً وجود ندارد: همه چیز نسبی است و حتی مطلق بودن نسبیت هم به نظر من نظریه درستی نیست: حتی نسبیت هم نسبی است!

:))

مهر
سپاس
ـ
قلی ایران نژاد September 21 at 11:17pm Report
منظور من اینست که شما خیلی از گفته های من رو اشتباه فهمیدید و تصویر اشتباهی از تفکر من دارید. تقریبا همه پیام های شما نکته ای به این سان در موضوعات مختلف نشون میده و من این رو قصور از خود میدونم. در واقع شاید چون نوشتن به فارسی برای من خیلی مشکل است. اگر خواستید روزی با هم می نشینیم به صورت مصاحبه و همه این سوال ها رو به صورت ویدئو برای عموم ضبط میکنیم. البته اشکال اینجاست که باز مردم ممکنه دچار سوء تفاهم شوند چون من دید بسیار مخصوصی و باید گفت تئوریهای خود را در مورد همه چیز دارم که اونها نیز باید تشریح بشه اول. ء
Shahbaz Parsipour September 21 at 11:31pm Report
ـ
نه دوست گرامی، عرض کردم، اتفاقاً فارسی شما بسیار هم خوب و رساست. با مصاحبه و مناظره هم اشکال خاصی ندارم فقط مطلق گرایی شما در امر نسخه برداری از یونان و یونانیان، نه تنها توسط ایرانی ها که به وسیله همه دنیا، تا حد زیادی اغراق آمیز و خدای ناکرده متعصبانه نیز هست. تمام این ملل در دنیای قدیم از طریق جاده ابریشم (از چین و ژاپن بگیر و بیا تا هند و ایران و سپس یونان و اروپا و از جنوب هم تا آفریقا و حتی چه بسا تا آمریکا از طریق کشتیرانی) به یکدیگر متصل و تأثیرگزار بر یکدیگر بوده اند. مهاجرت از این سوی دنیا به آن سوی دنیا شاید امروزه سرعت و شدت بیشتری یافته اما در قدیم هم امکان پذیر بوده منتهی با روندی کند تر از امروز. در همین اسرائیل کنونی، در قدیم، اقوام مختلفی، حتی چینی ها، می زیسته اند، کما اینکه امروز هم چنین است چون محل تلاقی سه قاره بوده و هست. کسی منکر عظمت و حتی قدمت تمدن، فرهنگ و هنر یونان نیست، حتی نازیست ها در آلمان کلی روی این مطلب کار کرده اند و هنوز می توانید فیلمهایی را که فیلمساز معروف (یهودی و نه آلمانی) لنی ریفنشتال به سفارش هیتلر از آکروپولیس و هنر یونان ساخته در یوتیوب نیز ببینید.

ایران بزرگ هم تنها به پارس و هخامنشیان محدود نمی شده و نمی شود (اشتباهی که متأسفانه هخامنشیست ها می کنند آن هم بیشتر به خاطر پارسه که بنای بزرگ و زیبا و معروفی است) بلکه چندین ملت کوچک و بزرگ را در بر می گرفته که آنان نیز بر یکدیگر بسیار تأثیرگزار بوده اند.

شما همچنین حضور اقوام دیگر اروپایی (یا بعداً به اروپا رفته) همچون کِلت ها (احتمالاً همان وایکینگ های اسکاندیناوی) را بر کل منطقه ایران نادیده می گیرید. در خود شاهنامه هم اشاره ای به قومی که شاخ بر سر داشته اند، یا همان دیو ها شده (احتمالاً همان کلاه شاخدار بوده نه موجود افسانه ای شاخدار!) که به اذعان خود فردوسی، خط (اما نه زبان) و بسیاری از هنرها و فنون دیگر را به آریایی های تازه مهاجر از شمال شرقی (آسیای مرکزی) آموختند ...

شاهنامه اسطوره و افسانه مانند هست، اغراق آمیز هم هست، چون اغراق و جادو خود بخش بزرگی از افسانه سازی است، نسخه برداری هم زیاد دارد، اما حقایق بسیاری نیز در آن نهفته است. شاهنامه، برخلاف تصور بسیاری از ایران پرستان (نه ایران دوستان) در جهت بزرگسازی ایران نیست (هر چند در جهت بازگرداندن هویت و زبان پارسی به ایرانیان، به ویژه خود پارس ها هست) و همانطور که گفتم، دست کم برای من یک نفر، شاهنامه بیشتر جنبه ی خودشناسی و پی بردن به اشتباهات ما ایرانیان در طول تاریخ دارد تا قهرمان پروری کاذب و غرور ملی بی جا ...
ـ
قلی ایران نژاد September 22 at 12:21am Report
قربان شما متوجه برخی از گفته های من نشدین و تقصیر از من است. مثالا منظور من این بود که من خیلی آهسته تایپ میکنم وگر نه میتوانستم بسیار بیشتر بنویسم ولی شما فکر کردید من از کیفیت و روشنی زبانم میگویم. اگر سریع تر تایپ میکردم، همه سوء تفاهم های شما رو از گفته هام تصحیح میکردم که بسیارند. درود بر انسانهایی چون شما و خود شما. ء
Shahbaz Parsipour September 22 at 12:29am Report
ـ
اختیار دارید. بله من تایپ فارسی و انگلیسی را نسبتاً سریع و از همه مهم تر ده انگشتی و حرفه ای (تاچ-تایپینگ) می زنم. حق دارید، کامنتهای طولانی من هم مثل پرگویی و حتی گزافه گویی می شود!
:)
به هر حال من هم همیشه گفته ام: اگر تأثیر فرهنگهای دیگر بر خود را در نظر نگیریم، مشکل بتوان به درستی بر تأثیر فرهنگ(های) ایران بر دیگر فرهنگ ها نیز سخن درستی بر زبان آورد.

درود بر شما نی
مهر
سپاس

ـ
قلی ایران نژاد September 22 at 12:38am
نه اصلا. من به شما غبطه میخورم. پس باید از طریق اسکایپ صحبت کنیم. شاید مزاحم شما شم برای تایپ یک مصاحبه یا مناظره با هم. به نظر من شما مطالبتون رو توری بنویسید که برای همه قابل استفاده و نشر باشه. من خیلی از گفته هایم را در بلاگ ثبت میکنم تا هم دیگران مصرف کنند و هم گم نشوند.
Reply:

No comments:

Post a Comment