Sunday, September 12, 2010

احداث و احترام به قانون

مردم ایران هیچگاه نتوانستند به قانون برسند. قوانین ایرانی همیشه قوانینی الهی یا شاهنشاهی بوده است مردم ایران و بزرگان ایران چون خیام، سعدی، حافظ و مولوی هیچگاه سخنی اساسی در مورد اتحاد، دفاع در برابر دشمن، رفاه خانواده، تربیت جوانان، سیستم حکومتی، احداث قانون، آینده نگری، ضبط گذشته و غیره نگفتند.


حتی رانندگی در خیابان بدون خط وسط خیابان و بدون احترام به آن خط منجر به تصادف میشود. مردم ایران هنوز بر سر ابتدایی ترین حقوق با هم کنار نیامده اند. مثلا آزادی سخن: اگر کسی بگوید تفکرات خیام، حافظ و سعدی چیزی جز مزخرفات مسموم کننده برای فرهنگ ایران نبوده است، حتی اکثرایرانیان سکولار بدون شنیدن این سخنان دشمن خونی آن شخص خواهند شد و با برچسبهای مختلف جلوی پخش چنین سخنانی را خواهند گرفت. وای به حال کسی که بگوید:
ای کاش خدایی وجود داشت ولی باید باور کنیم که متاسفانه خدایی وجود ندارد
و یا
محمد بن عبدالله به دروغ ادعای پیامبری کرد و ادعای او به قدری تقلبی بود که اکثر مردم مکه و مدینه این را به وضوح میدیدند
و یا
ایران باستان علیرغم قدرت نظامی بزرگش، از نظر علمی، فرهنگی و فلسفی در برابر یونان باستان هیچ چیز قابل مطرحی نبود

No comments:

Post a Comment