Thursday, September 23, 2010

مدل من برای تشریح رفتار مردم ایران


 رفتار ایرانیها در خارج کشور اغلب شوکه کننده به نظر می آید ولی اینها همان مردم ایران هستند که فقط به آزادی رسیده اند و بنا براین تنوع رفتاری بیشتری را نشان میدهند.  ممکن است فکر کنید مردم ایران فاسد شده اند یا بسیار خود باخته شده اند ولی حقیقت این است که آزاد شده اند از بند حکومت زور و از بند قوانین ناگفته اجتماعی که همیشه محدود شان میکرد.  و البته مردم ایران از زمان باستان به طور عجیبی علاقه به هر چیز خارجی داشته اند.    ء

یکی از مدلهایی که من برای تشریح رفتار مردم ایران به آن رسیده ام و خیلی خوب بسیاری از سوالها رو در مورد رفتار ما در زندان درون ایران و در آزادی خارج کشور توجیه می کند مدل دهقان است.     ء

مدل این است:  اکثر قریب به اتفاق ما ایرانیها از هرشهر و نژاد و تحصیلات، بیش از یکی دو سه نسل از دهات فاصله نداریم و تفکر ما علیرغم استفاده از کامپیوتر و تلفن دستی، همان رفتار ما در ده است.  رابطه ی ما با فرزند، همسر، بزرگتر، زیردست، حیوانات، گیاهان و محیط زیست، همان است که بوده با کمی تغییر البته.     ء

  تفکر ما تفکریست بسته با فرهنگ بیسوادی که در آن هر مطلبی دریایی بیکران است.  مطالعه قران، ردیف هفت دستگاه، اشعار فردوسی یا حافظ همه دریاهایی بیکران هستند و شخص باید در هر کدام سی سال مطالعه کند تا بتواند چیزی بگوید، البته از نظر این فرهنگ.  چون کسی علاقه به نوشتن و ثبت ندارد، کسی علاقه ای به ساده نوشتن ندارد و کسی علاقه به خواندن ندارد (چون همه کتب نایاب و نامهفوم اند).  مطالعه این کتب که همه قرن ها پیش به انگلیسی ترجمه شده بسیار راحت و ساده است. 

برای مثال،  شما کافیست کتاب گلستان را با ترجمه انگلیسی برابر خود بگذارید و در یک هفته یا کمتر کتاب را بخوانید و متوجه شوید که چقدر این کتاب سطحی است.  خواندن این کتاب به صورت اصلی آن برای اکثر ایرانیان صعب است چون ۳۰ درصد جملات و ۷۰ درصد واژه ها عربیست.  به همین صورت مطالعه قران کاری است نا ممکن چون گفته اند آنرا باید به عربی خواند.  ترجمه فارسی آن کلمه به کلمه است و نقص از ترجمه به نظر میآید، ولی در واقع اشکال از خود متن اصلی است که گویی توسط شخصی بی حافظه نوشته شده که یک در میان جملات را فراموش میکند و کلمات را میاندازد.    ء 


  شما اگر با فرهنگ اصیل غرب آشنا باشید و کتابهای کسانی چون شریعتی و ال احمد را بخوانید، فکر میکنید افکار یک دهاتی را خوانده اید و تعجب میکنید از استدلالی که ما را به سوی این افراد کشیده است.  یعنی تفکر دهاتی که در همه ی ما هست.    ء


  یکی از دوستان^ خوب فرمودند که جامعه ی طبقاتی ایران همیشه از دیرباز درصد بزرگی در طبقه دهقان و درصد کمی در طبقه اشراف و موبد داشته است. در همه تهاجمات و دگرگونی ها، این قشر اشراف بوده که از دم تیغ گذشته است.  یعنی این مردم همیشه به حال مرغی سر بریده بوده اند     ء

No comments:

Post a Comment