Tuesday, October 5, 2010

بیحسی خمینی هنگام بازگشت به ایران

  در مورد احساس بیحسی آقای خمینی میخواستم نکته ای یا برداشتی را در میان بگزارم. من لحظه ی پخش پاسخ او را ۳۲ سال پیش در تلوزیون ایران به یاد دارم و آنچه من آنموقع شنیدم کمی روشنتر بود. آقای خمینی همیشه میخواست بسیار ساکن و ساکت و با جذبه رفتار کند مانند کوهی سترگ که این یکی از نکات موفقیت او بود.  این آن فرمی بود که ما از آنزمان به یاد داریم ولی اکنون لحظات عادی او را هم در فیلمهای مستند خارجی مشاهده میکنیم.  آقای خمینی میخواست به خبرنگار محل نگذارد و به قطب زاده گفت هیچی نگو. او ۱ یا ۲ بار به قطب زاده گفت "محل نگذار" یا "هیچی نگو"  ولی قطب زاده که وظیفه مترجم را داشت و میخواست برای خارجی ها رفتاری متمده نشان دهد و پاسخی داشته باشد چند بار سوال را تکرار کرد و بالاخره خمینی گفت "هیچی، بگو هیچی" یا چیزی شبیه این.  البته شنیدن این جملات مشکل است و من این جملات را دقیقا به خاطر ندارم ولی، به هر حال این پاسخ برای امتناع خمینی از پاسخ دادن بود و نه از بی حسی او.

امیدوارم البته اشتباه نکرده باشم.

No comments:

Post a Comment